آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم!

نوشته شده توسط راوی در 1395/06/12

زرقان که با ابن ابی‌دواد [از قضات بغداد در عهد مأمون و معتصم و واثق و متوکل] دوستی و صمیمیت داشت، می‌گوید: یک روز ابن ابی‌‌دواد از مجلس معتصم بازگشت در حالی که غمگین بود. علت را جویا شدم. گفت:
«امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم!»
پرسیدم: «چرا؟»
گفت: «به خاطر آنچه از ابوجعفر[امام جواد «علیه‌السلام»] مجلس معتصم بر سرم آمد!»
گفتم: «جریان چیست؟»
گفت: «شخصی به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه [معتصم] خواست با اجرای حد الهی، او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و محمد بن علی [امام جواد «علیه‌السلام»] را نیز فراخواند، و از ما پرسید: «دست دزد از کجا باید قطع شود؟»
من گفتم: «از مچ دست».
گفت: «دلیل آن چیست؟»
گفتم: «چون منظور از دست در آیه تیمم [فَامسَحوا بِوُجوهِکُم وَ اَیدیکُم؛ صورت و دست‌هایتان را مسح کنید] تا مچ دست است».
گروهی از فقها در این مطلب با من موافق بودند و می‌گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود. ولی گروهی دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود. و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو [فَاغسِلوا وُجوهَکُم وَ اَیدیَکُم اِلی المَرافِق؛ صورت و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید] تا آرنج است.
آنگاه معتصم به محمد بن علی رو کرد و پرسید: «نظر شما در این مسئله چیست؟»
گفت: «اینها نظر دادند؛ مرا معاف بدار».
معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید.
محمد بن علی گفت: «چون قسم دادی نظرم را می‌گویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باقی بماند».
معتصم گفت: به چه دلیل؟
گفت: «زیرا رسول خدا «ص» فرموده: سجده بر هفت عضو تحقق می‌پذیرد: صورت [پیشانی]، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا [دو انگشت بزرگ پا]. بنابر این اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستی برای او نمی‌ماند تا سجده نماز را به جای آورد. و نیز خدای متعال می‌فرماید: «وَ اِنَّ المَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدعوا مَعَ اللهِ اَحَداً؛ هفت عضوی که سجده بر آنها انجام می‌گیرد از آن خداست؛ پس با خدا هیچ‌کس را مخوانید و عبادت نکنید» و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود».
ابن ابی دواد می‌گوید: معتصم جواب محمد بن علی را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند (و ما نزد حضار بی‌آبرو شدیم) و من همان‌جا (از شرمساری و اندوه) آرزوی مرگ کردم.

 

پیشوایان معصوم(زندگی‌نامه چهارده معصوم)،مهدی پیشوایی،صفحات ۴۴۵ و ۴۴۶