موضوع: "عمومی"

صبر کن...

نوشته شده توسط راوی در 1395/02/26  •  ارسال نظر »

و اصبر علی ما اصابک

(لقمان/17)

.

.

.

چه بسا خدا هر گره ای در کارمان می اندازد

همچون گره های قالی باشد

که نهایتا قصد دارد

با آن نقشی زیبا بیافریند …



روایت شهادت شهید صیاد شیرازی؛ دل مادر از چیزی خبر داشت؟

نوشته شده توسط راوی در 1395/01/21  •  2 نظر »

متن زیر شرح ماوقعی است از شهادت صیاد شیرازی که به نقل از کتاب «در کمین گل سرخ» در ادامه می‌آید:

روز هیجده فروردین، مادر از حج برگشت، در فرودگاه مشهد وقتی او علی را در میان فرزندان و استقبال كنندگانش ندید ، دلش به تلاطم افتاد و به جای همه ی پاسخ ‌ها تنها پرسید : پس علی كجاست ؟ علی ؟

با قسم به هر چه كه پیش او عزیز بود ، فهماندند كه علی صحیح و سالم است اگر كه الان در آن ‌جا نیست فقط به خاطر جلسه‌ای است كه در تهران با فرماندهان عملیات ثامن‌الائمه دارد . اما دل مادر آرام و قرار نداشت . نگران علی بود . آیا دل مادر از چیزی خبر داشت ؟

ساعتی بعد كار مادر به بیمارستان كشید. اطرافیان این را به حساب ضعف جسمانی‌ او گذاشتند. مسبوق به سابقه بود . به همین خاطر اگر اصرار علی نبود حتی به حج هم نمی‌ توانست برود .

نیمه‌ های شب بود كه چشم‌ های مادر باز شد. علی بالای سرش بود. فقط شنید : «عزیز جان!» باز از هوش رفت .

ادامه »

نه این‌که مال نداشته باشی، علاقه به مال نداشته باش

نوشته شده توسط راوی در 1394/03/01  •  ارسال نظر »

 

از طرف باری تعالی به نبی اکرم صلی ‌الله علیه و آله خطاب شد:

اگر کسی به اندازه ملائکه آسمان و ملائکه‌ موکل زمین، نماز بخواند و روزه بگیرد، در حالی که حب دنیا دارد، به قدر سر سوزنی این اعمال از او پذیرفته نمی‌شود.

این‌ها به معنی ترک دنیا نیست. خدا می‌خواهد بگوید دنیا را داشته باش، اما علاقه به آن نداشته باش. برای به دست آوردن دنیا دینت را نفروش. دینت مقدم بر هر چیزی باشد. دنیا را داشته باش؛ چون عزت و آبرویت است، اما به‌خاطر دنیا دین‌فروشی نکن. برای خاطر دنیا گناه نکن. با خدا جنگ نکن.

حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام داشت از مسیری عبور کرد. دید یک نفر سجده کرده و دارد گریه می‌کند و ناله می‌زند و حاجتی را از خدا می‌خواهد. ایستاد و مقداری نگاهش کرد. دید خیلی منقلب است و اشک می‌ریزد. گفت خدایا اگر حاجت این بنده دست من بود، به او می‌دادم. حضرت حق فرمود:

او مرا می‌خواند و گریه هم می‌کند، اما علاقه شدیدی به بزهایش دارد. علاقه‌اش آنجاست نه پیش من.

از طرفی می‌بینیم درهای آسمان برای حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه‌السلام باز شد و ملکوت سما را دید، در حالی که برخی از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند که فقط هزار سگ گله‌ای برای محافظت از گوسفندانش داشت.

پس دنبال کار باید رفت. همان‌طور که اهل بیت علیهم‌السلام کار می‌کردند، منتهی نکته‌ این‌جاست که کار را باید برای خدا انجام داد که اگر این‌گونه شد، خودش عبادت محسوب می‌شود.

پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: عبادت ده جزء است که نه جزئش در کسب حلال است.

دوری از صفات رذیله؛ عامل رفع غفلت

نوشته شده توسط راوی در 1394/03/01  •  ارسال نظر »

 

انسان تا زمانی که خودش را از صفات رذیله نجات ندهد، موفق به رفع غفلت نمی‌شود. مادامی که صفات رذیله در انسان وجود دارد، موفق نمی‌شود غفلت را از بین ببرد، ولو یکی باشد.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: در هر خانه‌ای که سگ باشد، ملائکه رحمت نازل نمی‌شوند. حضرت می‌خواهند بفرمایند سگ چون نجس است، مانع نزول رحمت حق می‌شود. صفات رذیله هم همین‌گونه‌اند. در وجود هر شخصی که باشند، مانع نزول رحمت الهی به سوی آن فرد می‌شود.

انسانی که کبر دارد، عجب دارد، حب جاه و حب ریاست دارد، نمی‌تواند دنبال رحمت الهی بگردد. این‌گونه نمی‌دهند. خانه دل را جارو کن، آن وقت ببین چه می‌بینی.

با نفس باید محاسبه دقیق کرد

نوشته شده توسط راوی در 1394/03/01  •  ارسال نظر »

 

حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و زنوا اعمالکم قبل ان توزنوا…»(۳) یعنی زمانی که می‌خواهید بخوابید، به حساب خودتان . اگر کاری کردید که مورد رضای خدا بوده، شکرش را به جا بیاورید و اگر خطا و اشتباهی مرتکب شدید، توبه کنید. شاید صبح بیدار نشدید.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز می‌فرماید: «جاهد نفسک و حاسبها؛ حساب خودت را بکن. با نفس اماره خبیث جهاد کن.»(۴) نفس اماره خبیث است و با شیطان دست به یکی می‌کند که ما را منحرف کند. باید حسابش را رسید. انسان باید همواره از خودش بپرسد برای خدا، برای دنیا و برای مردم چه کرده‌ام؟ چه خدمتی به خلق کرده‌ام؟

حضرت در ادامه تندتر برخورد می‌کنند و می‌فرمایند: «و حاسِبه مُحاسَبه الشریک شریکه؛ همان‌طور از نفسک حساب بکش که شریک از شریکش حساب می‌خواهد.»(۵) وقتی دو شریک می‌خواهند حساب کتاب کنند، چطور محاسبه می‌کنند؟ دقیق می‌شوند! با نفس هم باید محاسبه دقیق کرد. باید خود را سرزنش و توبیخ کرد.

درواقع حضرت می‌فرمایند مراتب توحید انسان این است که ببیند خدا چه نعمت‌هایی به او داده و برای چه او را آفریده است؟ به دنیا آمده که چه کار کند؟

1 2 ...3 5 7